Start of Main Content

دیئگو پورتیلو مازال در آرژانتین به دنیا آمد و پیش از ساکن شدن در بوستون، در سرتاسر جهان زندگی کرد. پورتیلو مازال به عنوان یکی از مؤسسان "میزِگرد یهودیان- آمریکاییان لاتینی تبار" می کوشد تا با کنار هم آوردن یهودیان و آمریکاییان لاتینی تبار، بر تعصب ها و پیشداوری ها غلبه کرده و زمینه های مشترک بیابد.  

نسخه كامل

   دیئگو پورتیلو مازال: شگفت آور است که مردم با چه سرعتی گرد هم آمدند، و با چه سرعتی از این واقعیت آگاه شدیم که این گروه ها وجوه مشترک بسیاری با هم دارند؛ و نه فقط این، بلکه آنها در برخی موارد نقاط تلاقی هم دارند. ما جوامعی کاملاً جدا از یکدیگر نیستیم.  

الیسا فیشمن: دیئگو پورتیلو مازال در آرژانتین به دنیا آمد و پیش از ساکن شدن در بوستون، در سرتاسر جهان زندگی کرد. پورتیلو مازال به عنوان یکی از مؤسسان "میزِگرد یهودیان- آمریکاییان لاتینی تبار" می کوشد تا با کنار هم آوردن یهودیان و آمریکاییان لاتینی تبار، بر تعصب ها و پیشداوری ها غلبه کرده و زمینه های مشترک بیابد.

به "دیدگاه هایی درباره یهودستیزی"، مجموعه پادکست متعلق به موزه یادبود هولوکاست در ایالات متحده- که مدیون حمایت سخاوتمندانه نهاد الیور و الیزابت استانتن است- خوش آمدید. من الیسا فیشمن هستم. ما هر ماه مهمانی را دعوت می کنیم تا در باره شیوه های متعددی که از طریق آن یهودستیزی و نفرت بر جهان امروز تأثیر می گذارد، نظرات خود را بیان کند. و اینک دیئگو پورتیلو مازال از بوستون به ما می پیوندد.

دیئگو پورتیلو مازال: "میزِگرد یهودیان- آمریکاییان لاتینی تبار" با ابتکار عمل "شبکه متخصصان آمریکایی لاتینی تبار" و بخش نیوانگلندِ "انجمن مبارزه با افترا" آغاز شد. ما در هر دو تشکل، همزمان در خصوص افزایش استفاده از زبان ضد مهاجرت و مهاجران و دیگر مسائل در جامعه نگران شده بودیم. و هر دو می دانیم که بی تردید بهترین شیوه غلبه بر سؤتفاهم ها و آنچه که موجب ایجاد تنفر می شود، برقراری گفت و گو است. گروه بزرگی از آمریکاییان لاتینی تبار و مهاجران از آمریکای لاتین در ایالات متحده وجود دارند که مطلقاً هیچ شناختی از یهودیان ندارند. از سوی دیگر، فکر می کنم گروهی هم در جامعه یهودیان هستند که نمی دانند مهاجر بودن در ایالات متحده در دوران کنونی چه معنا و مفهومی دارد. اکثر مهاجرت های یهودیان در گذشته صورت گرفته است و آنها نیز به دلایل مشابه به ایالات متحده آمده اند، اما بخش اعظمی از این موضوع با گذشت زمان فراموش شده یا تغییر کرده است. 

من در خانواده ای بزرگ شده ام که بخشی از سازمان ملل بود. من در سرتاسر دنیا زندگی کرده ام، در آفریقا و آمریکای لاتین بزرگ شده ام و در نهایت برای رفتن به کالج سر از بوستون در آوردم. پدر و مادرم هر دو افرادی غیر مذهبی بودند. خانواده مادرم یهودی است. خانواده پدرم از گروه "منتظران ظهور حضرت مسیح" است. در موزامبیک به مدرسه دولتی رفتم که در آن زمان کمونیستی و به شدت ضد مذهبی بود و سپس به مدارس انگلیسی ها رفتم که پیرو کلیسای آنگلیکان بودند. به این ترتیب، این امکان برایم فراهم آمد تا با فرهنگ های بسیار متعددی آشنا شوم. والدینم مصر بودند که ما علاوه بر زندگی در این کشورها، از مردم این کشورها هم چیزی بیاموزیم. 

گمان می کنم چیزی که از این میزِگرد آموختم این بود که مردم چقدر حسن نیت دارند. ما امسال همراه با انجمن مبارزه با افترا مراسم عید سدر را برگزار کردیم که به چندین زبان اجرا شد. مثلاً سردسته همسرایان اهل آرژانتین بود و در پایان مراسم آوازی به نام "همه با هم بخوانید" را خواند. مضمون آواز این بود که همه با هم دست بزنند و همه صداها با هم بخوانند. بسیار تاثیرگذار بود، چرا که ما با هشدارهای بسیار شروع کرده بودیم و گفته بودیم که این میزِگرد چالشی بسیار بزرگ خواهد بود. برای من خیلی مهم بود که ببینم مردم تا چه حد مایلند حرف های دل خود را بزنند و تعصب های خود را آشکارا بیان کنند و بپذیرند. پذیرفتن تعصب هایی که از دوران کودکی آموخته ایم- تعصب هایی که می دانیم از لحاظ عقلانی نادرست هستند اما همیشه طبق آنها عمل کرده ایم- بویژه در برابر همان گروه از کسانی که نسبت به آنها تعصب ورزیده ایم، شجاعتی باورنکردنی می خواهد. علاوه بر این، مهم است که هیچگاه از یاد نبریم که ایالات متحده کشوری چندوجهی متشکل از نژادهای متعدد و مذاهب متعدد است، و بسیاری از این صداها گرد هم آمده اند تا صدای آمریکای نوین را بوجود آورند.